نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم



افزایش بازدید و محبوبیت
ارسال پاسخ
تعداد بازديد 11
نويسنده پيام
admin آفلاين


ارسال‌ها : 150
عضويت: 3 /3 /1392
شناسه ياهو: ندارم
تشکرها : 39
تشکر شده : 33
پندی ازسقراط
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود .





علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد :





در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم.





جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.





سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟





مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.





سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.





آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟





مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود .





سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟





مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.





سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی .





آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟





و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست ؟





اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟





بیماری فکری و روان نامش غفلت است.





و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.





پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.





بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است.



امضاي کاربر : چت روم قاطی پاتی راه اندازی شد
جمعه 10 خرداد 1392 - 08:43
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
تشکر شده: 1 کاربر از admin به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: shaghayegh &
shaghayegh آفلاين



ارسال‌ها : 102
عضويت: 7 /3 /1392
محل زندگي: قمممممم
تشکرها : 33
تشکر شده : 18
پاسخ : 1 RE پندی ازسقراط
وااااااااااااو  واقعا عالی بودش

چهارشنبه 29 خرداد 1392 - 05:24
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :